Jungkook [part 4]
" ا/ت "
چرا انقدر مهربون شده بود . :/ یعنی دلیلش چی میتونه باشه .
ا/ت : خو میگم برای معذرت خواهی بیشتر
امشب شام بیا خونه من
جونگ کوک : چی ؟
ا/ت : همین جوری میگم خوب جونگ کوک: باشه قبوله میام
مغز ا/ت : وایی قبول کرد . امشب بهش میگم
مغز جونگ کوک: چقدر عالی ؛ امشب بهش در مورد حسم بهش میگم .
ا/ت : خیلیه خوب اممم شمارت رو بده برات آدرس رو بفرستم
جونگ کوک: آهان بیا اینم شمارم ..........
ا/ت : تنکیو ؛ برات میفرستم . خو میبینمت
جونگ کوک: میبینمت
وانشات تا اینجا چطور بود ؟ :)
چرا انقدر مهربون شده بود . :/ یعنی دلیلش چی میتونه باشه .
ا/ت : خو میگم برای معذرت خواهی بیشتر
امشب شام بیا خونه من
جونگ کوک : چی ؟
ا/ت : همین جوری میگم خوب جونگ کوک: باشه قبوله میام
مغز ا/ت : وایی قبول کرد . امشب بهش میگم
مغز جونگ کوک: چقدر عالی ؛ امشب بهش در مورد حسم بهش میگم .
ا/ت : خیلیه خوب اممم شمارت رو بده برات آدرس رو بفرستم
جونگ کوک: آهان بیا اینم شمارم ..........
ا/ت : تنکیو ؛ برات میفرستم . خو میبینمت
جونگ کوک: میبینمت
وانشات تا اینجا چطور بود ؟ :)
۵۵.۳k
۰۱ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.